بزرگترین اشتباه من این بود که به حقوقم بر حسب نرخ ساعتی فکر کردم. به عنوان یک کارمند، بخشی از کار من صرفاً نشان دادن (به صورت فیزیکی یا مجازی) و در دسترس بودن برای تیمم برای هشت یا نه ساعت از هر روز کاری بود. دستمزد من منعکس کننده آن انتظار 40 ساعت در هفته بود.
درباره امور مالی شخصی
مرتبط
آورده شده است
رهایی از طرز فکر کارمندم
تغییر نحوه پرداخت شما توصیه ساده ای برای فریلنسرها است – اما تغییر واقعی که در آن ماه های اولیه باید انجام می دادم دور از ذهنیت کارمند بود.
با دور شدن از کار ساعتی و گرفتن هزینه توسط تکلیف، درآمدم را در ماه سوم دوبرابر کردم. در آن سال اول کار آزاد، من 6000 دلار از حقوق تمام وقت قبلی ام بیشتر گرفتم و در سال دوم 163000 دلار درآمد داشتم که بیشتر هفته ها فقط سه روز کار می کردم.
بیشتر بخوانید
من پس از چهار سال موفقیت در اولین شغل حرفه ای خود در این موقعیت استخدام شده بودم و از فرصت هایی که به نظر می رسید تجربه ام باز می شود هیجان زده بودم. این اخراج ضربه ای به اعتماد به نفس من بود و یادآوری این بود که کارفرمایان چقدر می توانند بی ثبات باشند.
من کار را با شرکتی پذیرفتم که در نهایت مرا اخراج کرد زیرا آماده بودم از شغل قبلی خود ادامه دهم. در گذشته، میدانستم که دارم به یک استارتآپ بد مدیریت میپیوندم، اما برای تغییر بسیار آماده بودم و فقط میتوانستم آن را با یک کارفرمای جدید پیدا کنم. بنابراین من پرچم های قرمز را نادیده گرفتم. وقتی از کار اخراج شدم، مطمئن بودم که باید به سرعت شغل دیگری پیدا کنم تا درآمد پایدار را به دست بیاورم.
برای مستقل ماندن به کمک شما نیاز داریم
من یک فریلنسر هستم. آیا باید نهاد تجاری خود را تغییر دهم؟
تغییر ارزش من برای کارم
به سرعت متوجه شدم که چقدر از کار کردن برای خودم به عنوان یک فریلنسر لذت می برم، و پس از هفته اول یا بیشتر، جستجوی کار را رها کردم. اما دو ماه دیگر طول میکشد تا فکر کنم که کارمندی هستم – تصویری که درآمد من را مختل میکرد.